دوستان عزیز پیشاپیش والنتاین مبارککککککککککک

 

خوش آمد گل و زان خوشتر نباشد

                                  که در دستت بجز ساغر نباشد

زمان خوشدلی دریاب و دریاب

                                 که دائم در صدف گوهر نباشد

غنیمت دان و می خور در گلستان

                                که گل تا هفته ی دیگر نباشد

بیا ای شیخ و از خمخانه ی ما

                                شرابی خور که در کوثر نباشد

بشوی اوراق اگر همدرس مائی

                                که علم عشق در دفتر نباشد

کسی گیرد خطا بر روز عشاق

                               که هیچش عقل در سر نباشد

 

 

 

از او که رفته نباید رنجشی به دل گرفت

آنکه دوستش داریم همه گونه حقی بر ما دارد

حتی حق آنکه دیگر دوستمان  نداشته باشد

نمی توان از او رنجشی به دل گرفت

بلکه باید تنها از خود رنجید

که چرا باید آنقدر شایسته ی محبت نباشیم که دوست ما را ترک کند ...

و این خود دردی کشنده است ...


زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم.....تو نیز به من آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیاموختی که چگونه تو رو فراموش کنم


اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد


خیلی ها نفرین میکنن ... تلافی میکنن... اما نه ... نفرین من ... الهی اونی که دوستش داری تنهات نذاره ... تلافی من .... میرم تا به اون برسی ... سره راهت نباشم ... راستی ... قد من دوست داره ...؟


خواستم خودمو گول بزنم ؛ همه ی خاطراتم رو انداختم یه گوشه ای و گفتم : فراموش ؛ یه چیزی ته قلبم خندید و گفت : یادمه


 

یادت باشه که یادم بیاری که یادت بدم که یاد بگیری که همیشه به یادتم و یادت هیچ وقت از یادم نمیره . . .  این یادت نره . . .


یک نصیحت: مواظب خودت باش! یک خواهش: اصلاً عوض نشو! یک آرزو: فراموشم نکن! یک دروغ: تورو دوست ‏ندارم!!، یک حقیقت: دلم برات تنگ شده


 

زمان ! به من آموخت که : دست دادن معنی رفاقت نیست ... بوسیدن قول ماندن نیست ... و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست ...


شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم
خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم
در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی
خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!!


 چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟ اما افسوس که هیچ کس نبود ...همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره ... آری با تو هستم! با تویی که از کنارم گذشتی و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشمهایم همیشه بارانی است


یکی محبت میکنه و یکی ناز میکنه ! اونی که ناز میکنه همیشه محبت می بینه اما اونی که محبت میکنه همیشه تنهای تنهاست


بودیم و کسی پاس نمی داشت که هستیم

                                                                باشد که نباشیم و بدانند که بودیم


دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است

شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است


 

 

دلم می خواست بهانه‌ای باشی برای فراموش کردن همه چیز...

اما حالا دلم می‌خواهد بهانه‌ای باشد برای فراموش کردن" تو" !...

اس ام اس دلشکسته

به چشمانت بیاموز که هر کسی ارزش دیدن ندارد

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

عشق یعنی از دیدن چهره همیشگی خسته نشی

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم گر چه در خود شکستیم صدایی نکنیم یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سروبایی نکنیم

هرگز گمان مبر ز خیال تو غافلم ، گر مانده ام خموش ، خدا داند و دلم


دوستان عاشق شدن کار دل است
 دل چو دادی ، پس گرفتن مشکل است

تا توانی با رفیقان همرنگ باش
 یا مزن لاف رفیقی یا حقیقت مرد باش . . .


نامه ای بر اب و باد
وای که چقدر سر انگشت خسته بر بخار شیشه این پنجره ها کشیدم و..... تو نیامدی
نیامدی تا ببینی بی توچه تنهایم
نیامدی تا شاید وجدانت راحت بماند
نیامدی تا نشونی تمام وجودم فریاد می زد بی معرفت ترین معشوقه ی دنیا
هستی
تا یادت نیاید روزگاری که تمام دنیایم بودی


می روم از رفتن من شاد باش

از عذاب دیدنم آزاد باش

گرچه تو تنهاتر از من میروی

آرزو دارم ولی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را

  تلخی برخوردهای سرد را 

 

محفل آريائي تان طلائي ، دلهايتان دريائي
شاديهايتان يلدائي ، پيشاپيش مبارک باد اين شب اهورائي . . .

یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را

باید جشن گرفت

یلدایتان مبارک.

اس ام اس عاشقانه ا ین ماه

زغال اسفندتم رفیق ! میسوزم تا چشم نخوری !

.

.

.

اگه ۱ روز ۱ شاپرک / تو خونتون کشید سرک

یه خرده یاد من بیفت / نگو ولش کن به درک !

.

.

.

اگه امشب خیس شدی نترس، جیش نکردی!

من برات یه دریا بوس فرستادم !!!

.

.

.

زود باش از قلبت یک کپی بگیر، چون می خوام اصلشو بدزدم !

.

.

.

نامه‎ ای‎ از من‎ اگر‎ سویت‎ نمی‎ آید‎ نرنج

هر چه‎ را من‎ می نویسم‎ اشک‎ پاکش‎ می کند . . .

.

.

.

رو خراب ترین خرابه ی تخت جمشید می نویسم:

“خرابتم رفیق!”

.

.

.

با تو همیشه ، بی تو نمی شه !

.

.

.

قلب من جایگاه رفیقی است که شقایق ها حسرت آن را می خورند . . .

.

.

.

نرم افزار عشقت توی قلبم نصب شده.

می خواهم “آپ دیتش” کنم. لطفاْ گوشیتو بذاز رو قلبت !

.

.

.

یه سکه رو بنداز بالا

اگر شیر اومد، دوستت دارم

اگر خط اومد، شک نکن دوستت دارم !

.

.

.

دانى که چه ها چه ها چه ها می خواهم؟ / وصل تو من بى سر و پا می خواهم

فریاد و فغان و ناله ام دانى چیست؟ / یعنى که تو را تو را تو را می خواهم . . .

.

.

.

گر تو یارم نشوی آخر خرداد من است / فکر بی تو شدنم دشمن بنیاد من است

تا زمانی که تو شیرینی و دوری ز دلم / رنگ خون بر جگر این دل فرهاد من است . . .

.

.

.

سه شرط آدم رو عزیز میکنه :

۱٫

۲٫

۳٫

دنبال چی میگردی ؟

تو بدون شرط عزیزی !

.

.

.

من از آن می ترسم که دوست داشتن را مثل مسواک زدن بچه به من و تو تذکر بدهند . . .

.

.

.

با اشکی که از دوریت بر چهره دارم / تو را تا صبح محشر دوست دارم . . .

.

.

.

یه آسمون گل قشنگ تقدیم یک نگاه تو / این دل تنهای غریب فدای روی ماه تو . . .

.

.

.

اینو من نباید بهت بگم ولی تو یه عیب خیلی بزرگ داری که نمی شه دوستت نداشت!

.

.

.

می نویسم این پیامک را به دوست

ای پیامکصورت او را ببوس . . .

.

.

.

اگه عشقت کورم کنه مهم نیست، حس بودنت قشنگتر از دیدن دنیاست . . .

.

.

.

شنیدم بوسه پلی است میان قهر و آشتی

طالب شدم هی قهر کنیم هی آشتی!

.

.

.

یه گل برات فرستادم اگه نرسید ببین تو چقدر گلی که روش نشده بیاد !

.

.

.

می خوام برم ونیز

پیدا کنم یه میز

خیلی تر و تمیز

با یه چاقوی تیز

روش بنویسم یه ریز

دوستت دارم عزیز!


 تو این دنیای نامرد یک دختر کوری بادوست پسرش زندگی می کرد که اونو خیلی دوست داشت همیشه به خودش می گفت: اگه یه روز چشام بینا بشه همیشه با اون میمونم؟ از قضا یه روز یکی پیداشد که چشماشو به دختره داد!وقتی دختر بیناشد دیدکه پسر هم کوره به پسر گفت:بروگم شو من اصلاتورا نمی خوام پسر لبخند سردي زد و گفت:عزیزم من رفتم ولی مواظب چشمهای من باش


 naya baran zamin jaye ghashangi nist ,man az jense zaminam khoob midanam inja jome bazar ast, va didam eshgh ra dar baste haye zarde koochak nesye midadand,dar inja ghadre mardom ra be jo andaze migirand,dar inja shere hafez ra be fale koliyane dar be dar andaze migirand,naya baran zamin jaye ghashangi nist!

چه مردمان پستی هستند کسانی که به خاطر جلب توجه دیگران

خود را هم عقیده و هم فکر آنها نشان میدهند . . .

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

همیشه آغاز راه دشوار است ، عقاب در آغاز پر کشیدن ، پر میریزد

ولی در اوج حتی از بال زدن هم بی نیاز است . . .

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

تو بارانی و من باران پرستم

تو دریایی، من امواج تو هستم

اگر روزی بپرسی باز گویم:

تو من هستی و من نقش تو هستم

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

سلام، کجائی؟

من تصادف کردم، حالم اصلا خوب نیست…

آخه خوردم به مرامت چپ کردم!

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

دریا هر چه دور می شود، ساحل باز هم کنار دریا می ماند.

ساحلتم دریای من!

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

آدما از جنس برگند. گاهی سبزند، گاهی پائیزن و زردند. زمستون دیده نمی شن. تابستون سایبون سبزند. آدما خیلی قشنگن. حیف که هر لحظه یه رنگند…

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

اتل متل یه ماهی، فدات بشم الهی

برات پیام نوشتم، نگی دوستت نداشتم

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

گر میان هر نگاهی صوت غمگینی شنیدی، یاد کن از قلب بی تابی که هردم یاد توست.

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

هیچ میدانی فرصتی که از آن بهره نمیگیری ، آرزوی دیگران است . . . ؟

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

همیشه رفیق پا برهنه ها باش ، چون هیچ ریگی به کفششان نیست . . .

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی و دست دعا

به درگاه خداوند برداری . . .

__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-__-

با تمام فقر ، هرگز محبت را گدایی مکن

و با تمام ثروت هرگز عشق را خریداری نکن . .

من از ساده لوحی سگم را با رفیقم آشنا کردم/

کنون آنها با هم یارند و من چو سگ پشیمانم

چشم من چشمه ی زاینده ی اشک
گونه ام بستر رود
کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود...

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 

اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشم
چند وقت است که هر شب به تو مي انديشم
به نفس هاي تو در سايه سنگين سکوت
به سخنهاي تو با لهجه شيرين سکوت

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

روز روشن میره باز شب میرسه
غم میاد به هر دری سر میزنه
مگه میشه چشامو هم بزارم
وقتی غم قلبمو خنجر میزنه

 


بی حوصله‌ای. آسمان روی سرت سنگینی می کند. دهانت تلخ است ودستهایت پر از زمستان . پاهایت مثل صخره سخت شده‌اند. از پنجره به بیرون نگاه می‌کنی. به درختان روبرو خیره می‌شوی. حرفهایت را مچاله می‌کنی و روی گرده‌ی باد می‌اندازی. دلت به حال خودت می سوزد.
تو تنهایی. کسی با تو حرف نمی‌‌ زند. کسی زنگ درخانه‌ات را به صدا درنمی‌آورد. چلچله‌ای در محدوده‌ی صدای تو پرنمی کشد. در حسرت آن عطرگمشده‌ چه شبها که خوابت نبرده است؛ اما روی تپه صبح جایی برای تو نیست. کسی به تو سلام نمی‌کند. کسی به تو شب به خیرنمی‌گوید. روزهایت کش آمده‌اند، درست مثل دستهایت که با دره‌های مه آلود مماس شده‌اند. مه تمام تنت راگرفته است. کسی تورا نمی‌‌بیند. به دیوارها دل بسته‌ای. قطعه‌ای از رودخانه را درتنگی کوچک حبس کرده‌ای با دو ماهی قرمز و قسمتی از مزرعه گندم را در یک بشقاب جا داده‌ای تا شاید گلی به سرت بزنند. ماهیها می چرخند وشب می‌شود. ماهیها می چرخند وروز می‌شود اما بهار به سراغ تو نمی‌آید و از کنار خانه ات رد می‌شود. گندمهای بشقاب، قامتی برای ایستادن ندارند و ماهیهای تنگ، موچ را نمی شناسند.
کمی از خودت فاصله بگیر! لبخندت را از درون صندوقچه بیرون بیاور ! کنار دلت بنشین! وقتی نسیم، نارنجها را به حرف می‌گیرد، کلمه ها را ازخودت دور کن! بگذار باران گریه بر دامنه‌های روح تو ببارد!
تو دیروز خوب بودی. یادت هست؟ کفشهای بازیگوش تو یک لحظه آرام نداشتند جیبهایت پر از نخودچی و خنده بود . دفترمشق تو بوی آب می داد، بوی نان، بوی بیست. اندوهی درکوهپایه های احساس تو
پرسه نمی‌زد.
چرا زمستان در دهلیزدلت رخنه کرده؟! چرا پشت پرچین پاییز پنهان شدی ؟! چرا به آیینه صمیمی نشدی؟!
پلکهایت را شانه بزن! هنوز وقت هست. می‌توانی یکبار دیگر بهار را ببینی . بگذار بنفشه ها و یاسمنها دورت را بگیرند! بگذار صدای قناریها روی تنهایی تو ببار!
بهار آمده است. دلت را آب و جارو کن! یقین دارم، این بار به خانه‌ات می آیدو تو مثل گیلاسها زیبا می‌شوی.

 

يه روزي گله كردم من از عالم مستي
تو هم به دل گرفتي دل ما رو شكستي
من از مستي نوشتم ولي قلب تو رنجيد
تو قهر كردي قهرت مصيبت شدو باريد
پشيمون و خستم اگه عهدي شكستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم

 


می نویسم مینویسم از تو تا جسم کاغذ من جان دارد

با تو از حادثه ها خواهم گفت گریه این گریه اگر بگذارد
گریه این گریه اگر بگذارد با تو از روز ازل خواهم گفت

فتح معراج غزل کافی نیست باتو از اوج غزل خواهم گفت
مینوسم همه ی هق هق تنهایی را
تا تو از هیچ به آرامش دریا برسی

تا تو در همهمه همراه سکوتم باشی
به حریم خلوت عشق تو تنها برسی
می نویسم مینویسم از تو تا تن کاغذ من جا دارد

با تو از حادثه ها خواهم گفت گریه این گریه اگر بگذارد
مینویسم همه ی با تو نبودن ها را
تا تو از خواب مرا به با تو بودن ببری
تا تو تکیه گاه امن خستگی هام باشی

تا مرا باز به دیدار خود من ببری
می نویسم مینویسم از تو تا تن کاغذ من جا دارد
با تو از حادثه ها خواهم گفت گریه این گریه اگر بگذارد

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوستان را یادکردن عار نیست    قیمت کاغذ که صد دینار نیست    دوستان را یاد کن تا زنده ای    بعد مردن دوستی در کار نیست
یک نفر هیچ وقت نمی تونه توی یک رودخونه ۲ بار شنا کنه. چون دفعه دوم نه اون آدم آدم قبلیه و نه آب رودخونه همون آب قبلیه !!
یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟    سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟    برایش صادقانه می نویسم    برای آنکه باید باشد و نیست…(تقدیم به کسی که چشم انتظارشمممممممممممممممممممممم)

یه قطره اشک گوشه چشمات نشسته بود، بهت گفتم: این دیگه چیه؟

روت برگردوندی و گفتی هیچی.

گفتم: خودم دیدم که گریه کردی.

گفتی: نه، این اشک نیست.

گفتم: اگه اشک نیست پس چیه؟

گفتی: این عشقه.

گفتم: عشق چیه؟

خیلی مهربون شده بودی؛ نگاه کردی تو چشمام! بهم گفتی: عشق یعنی خاطره

گفتم: خاطره چیه؟

گفتی: یعنی خاطره اولین بار که دیدمت؛ یادت هست؟

گفتم: عشق حقیقی که یه لحظه نیست، خاطره اولین دیدار یک لحظه بودو تموم شد

گفتی: دیدی اشتباه کردی! عشق یعنی تکرار خاطره اولین دیدار؛ که تا آخر عمر توی ذهن می مونه و مدام تکرار میشه

حالا به چشمانت نگاه میکنم، آهستهُ آرام یک قطره اشک گوشه ی چشمانم نقش میبنده.

 


در حضور خارها هم میشود یک یاس بود، در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود

میشود حتی برای دیدن پروانه ها، شیشه های مات یک متروکه را الماس بود

دست در دست پرنده، بال در بال، نسیم ساقه های هرز این بیشه را داس بود

کاش میشد حرفی از "کاش میشد" هم نبود، هر چه بود احساس بودو عشق بودو یاس


در مشرق عشق دشت خورشید تویی،

در باغ نگاه یاس امید تویی

در بین هزار پونه آنکس که مرا

چون روح نسیم زود فهمید تویی


من عاشقانه میکنم نگاه بر دو چشم تو

تو تازیانه می زنی به چشم و بر نگاه من

چو آفتاب می شوم دمی که گرم و روشنت کنم

چو ابر تیره می شوی که سد نهی به راه من

خراب تر ازین کسی نمی شود که من شدم

تو هرچه می کنی بکن ، سزات با خدای من

 


باید به خودم فشار بیاورم تا تمام لحظه هایی را تجربه کنم که خدا امروز به من بخشیده.
در لحظه نمی توان صرفه جویی کرد،
جایی برای ذخیره لحظات وجود ندارد،
تا سر فرصت و آرامش، برگردیم و از آن ها استفاده کنیم،
اگر از این لحظات لذت نبرم، آن ها را لاجرم و برای همیشه از دست می دهم.
باید لحظات کوچک امروز را بپذیرم، که همه چیز در چرخشند.
تنها بدین گونه می توانم از دردم رها شوم و زندگی ام را باز بسازم.....

...تو آخر خوب قصه هائی و یه رویای قشنگ

تو یه فرشته نجات توی کابوس وحشت خوابی

و یه دست مهربون برای نوازش گلبرگ...

تو یک حقیقتی، یک حقیقت بی پایان...

تو رقص دلربای ساقه های طلائی گندم تو موسیقی لطیف بادی...

تو یه غزل عاشقانه توی رساترین شعر ذهن کودکانه منی...

تو مثل قهر بی ریای نسترن، زیبا و جذابی ...

تو آشوب دلتنگی غم انگیز دریا برای رسیدن به لحظه غروبی...

تو مثل یه مروارید همخونه صدف نگاه منی...

تو مثل یه سکوت قشنگ رو دستای پر از نیایش گل های یاسی...

تو یک حقیقتی، یک حقیقت باور نکردنی...

یک وجود صبور و یک قلب پر از سخاوت...

تو شیرین ترین واقعیت زندگی منی...

تو با وقارترین و با غرور ترین نقطه شروع بهشتی خنده های منی...

تو یه باور قشنگی تو ذهن و قلب ناباور من...

تو یه حس لطیف تو سرسختی غربت آسمون خواسته های شیرین ر‌‌ؤیاهامی...

شیواترین کلام شاعرانه من

دوستت دارم... دوستت دارم...دوستت دارم...

تو زیباترین و بی نظیرترین قاب عکس دیوار خالی نفس های منی...

صدای تو زیباترین و شیواترین غزل بارون از آسمون پاک خداست...

لطافت طنین لحن مهربون صدای تو

توی خلوت سکوت تن من زیباتر از لحن قشنگ یک گیتاره...

تو دست نیافتنی ترین بهانه لحظه های پر از دلتنگی منی...

تو اولین لبخند زیبا رو لبهای غصه دار منی...

تو بهترین تکنواز آهنگ حضور بهار تو زمستون سرد دلمی...

تو عارفانه ترین نور چشمای بی فروغ منی...

تو مثل یه بوسه لطیف رو گلبرگ پاک گل شقایقی...

تو زیباترین و بی همتا ترین آرایش کلبه کهنه قلب منی...

تو زیبا ترین، مونس ترین و خواستنی ترین حقیقت دلربای زندگی منی...

دوستت دارم... دوستت دارم...دوستت دارم...


اي نگاهت نخي از مخمل و از ابريشم
چند وقت است که هر شب به تو مي انديشم
به نفس هاي تو در سايه سنگين سکوت
به سخنهاي تو با لهجه شيرين سکوت

خدا یا سهمیه این دل مارو تو کدوم کارت میریزی که به دل ما چیزی نمیرسه ... ؟؟!!!!!


جدیدترین درمان افسردگی:


هر ۶  ساعت یکیشونو بذار گوشه لپتون

ماچماچماچماچ


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری هفتم www.pichak.net كليك كنيد
 
 
 
 

سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا برجاست

سلام بر روي ماه تو عزيز دل سلام از ماست

تو يك روياي كوتاهي دعاي هر سحر گاهي

شدم خواب عشقت چون مرا اينگونه ميخواهي

من ان خاموش خاموشم كه با شادي نمي جوشم

ندارم هيچ گناهي جز كه از تو چشم نمي پوشم

دو غم در شكل اوازي شكوه اوج پروازي

نداري هيچ گناهي جز كه بر من دل نمي بازي

مرا ديوانه مي خواهي ز خود بي گانه ميخواهي

مرا دل باخته چون مجنون ز من افسانه مي خواهي

شدم بيگانه با هستي ز خود بي خودتر از مستي

نگاهم كن نگاهم كن شدم هر انچه ميخواستي

بكش اي دل شهامت كن مرا از غصه راحت كن

شدم انگشت نماي خلق مرا تو درس عبرت كن

نكن حرف مرا باور نيابي از من عاشق تر

نميترسم من از اقرار گذشت اب از سرم ديگر

سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا بر جاست
 
 
 
 

از پنجره نگاه بکن آره اون میاد               درسته بی وفاست ولی  باید بیاد

 

میدونه دلم براش بدجوری تنگ شده           ولی نمیدونم دل اون چرا از سنگ شده

 

غم دوریش کم بودش حالا بی وفا شده           نه یه زنگی نه تماسی آره بی رنگ شده

 

آخه من چکار کنم با این دل بهونه گیر              ای خدا کمک بکن برو ای دل بمیر

 

تو چرا سنگ نشدی میونه این همه  سنگ            میدونم دوسش داری مثل یه احصاصه قشنگ

 

آخه دوست داشتنیه مثل لیلا میمونه                     دل من شیدادییه مثل مجنون میمونه

 

فدای نازش بشم این نازش کشته مارو                  حالا که عاشق شدم می خواد بگه از پیشم برو

 

خدایا این احصاصمو از دلم نگیر                     ولی خصلت بدو از دل یارم بگیر

 

آخه گناهم نداره همش تقصیره منه  زود دل می بندم               زود عاشق میشم اینم میشه گفت یه جوری گناهه منه

 

 

عشق یعنی ........... عزیزم دوست دارم

به نام پروردگاری که عشق را آفرید تا زنده بمانیم

سلام دوستان عزیز ممنون از نظراتتون نظر دادن شما مایه دلگرمی منه

 

 

عشق یعنی راه رفتن زیر باران

                               عشق یعنی من می روم تو بمان

عشق یعنی آن روز وصال

                             عشق یعنی بوسه ها در طوله سال

عشق یعنی پای معشوق سوختن

                             عشق یعنی چشم را به در دوختن

 عشق یعنی جان می دهم در راه تو

                            عشق یعنی دستانه من دستانه تو

عشق یعنی مریمم دوستت دارم تورو

                            عشق یعنی می برم تا اوج تورو

عشق یعنی حرف من در نیمه شب

                            عشق یعنی اسم تو واسم میاره تب

عشق یعنی انقباظو انبصاط

                            عشق یعنی درده من درده کتاب

عشق یعنی زندگیم وصله به توست

                           عشق یعنی قلب من در دست توست

عشق یعنی عشقه من زیبای من

                           عشق یعنی عزیزم دوستت دارم


 

گل شکسته

شاخه گلی شکسته تو دسته تو اسیرم

اگه نیایی تو پیشم یه وقت دیدی میمیرم

محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم

محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم

دستو پامو گم می کنم

وقتی نگام می کنی تو

نفس نفس هول می کنم

وقتی صدام می کنی تو

تو دفتره خاطره هام

تو ذهن و تو آرزوهام

اسم تو هم شده فراموش

اسم تو هم شده فراموش

یادم دادی بسوزم... دارم می سوزم...دارم می سوزم

اشکه چشامو دیدی بگو به چی رسیدی

قسم به بی قراریت مردم از چشم انتظاریت

محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم

محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم

دستو پامو گم می کنم

وقتی نگام می کنی تو

نفس نفس هول می کنم

وقتی صدام می کنی تو

تو دفتره خاطره هام

تو ذهن و تو آرزوهام

اسم تو هم شده فراموش

اسم تو هم شده فراموش

می دونی که دوست دارم

واسه اینه که دل می سوزونی تو

گفتم بهت دوست دارم

اما حالا من پشیمونم

برو به درک برو به درک برو به درک

برو به درک...


 

دیروز با یک دسته گل امده بود به دیدنم با یک نگاه مهربون همون نگاهی که سالها ارزو شو داشتم و از من دریغ می کیرد گریه کرد و گفت دلش برام تنگ شده ولی من فقط نگاهش کردم .. وقتی رفت سنگ قبرم از اشکش خیس شده بود


وقتي که من عاشق شدم .... شيطان به نامم سجده کرد ..... ادم زميني تر شد و عالم به ادم سجده کرد ............... من بودم و چشمان تو .... نه آتشي و نه گلي ..... چيزي نميدانم از اين ديوانگي و عاشقي


اولين كسي كه عاشقش ميشي دلتو ميشكونه و ميره . دومين كسي رو كه مياي دوست داشته باشي و از تجربه قبلي استفاده كني دلتو بدتر ميشكنه و ميزاره ميره . بعدش ديگه هيچ چيز واست مهم نيست و از اين به بعد ميشي اون آدمي كه هيچ وقت نبودي . ديگه دوست دارم واست رنگي نداره .. و اگه يه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو ميشكوني كه انتقام خودتو ازش بگيري و اون ميره با يكي ديگه ...... اينطوريه كه دل همه آدما ميشکنه

۱) اگر همواره مانند گذشته بينديشيد، هميشه همان چيزهايي را به‌دست مي‌آوريد كه تا بحال كسب كرده‌ايد .

 

۲) حقيقت چيزي نيست که نوشته مي‌شود .. آن چيزي است که سعي مي‌شود پنهان بماند!

 

۳) شما ممکن است بتوانيد گلی را زير پا لگدمال کنيد، اما محال است بتوانيد عطر آنرا در فضا محو سازيد

 

۴) مراقب باشيد چيزهايی را که دوست داريد بدست‌آوريد وگرنه ناچارخواهيد بود چيزهايی را که بدست آورده‌ايد دوست داشته‌باشيد 

 

۵) هرگز در ميان موجودات مخلوقي كه براي كبوتر شدن آفريده شده كركس نميشود. اين خصلت در ميان هيچ يك از مخلوقات نيست جز آدميان

) "ما نه برای یافتن فردی کامل، بلکه برای دیدن کامل یک فرد ناکامل عاشق میشویم."

2) "من باور دارم که دو انسان از قلبشان به هم متصلند، و مهم نیست که چه کار می کنید، که هستید و کجا زندگی می کنید؛ اگر مقدر شده که دو نفر با هم باشند، هیچ مرز و مانعی بین آنها وجود نخواهد داشت."

 3) "دوستت دارم نه به خاطر اینکه چه کسی هستی، به این خاطر که وقتی با توام چه کسی میشوم." –

4) "زندگی به ما آموخته که عشق در نگاه خیره به یکدیگر نیست، بلکه در یک سو نگریستن است." –



5) "در عشق حقیقی، کوتاهترین فاصله بسیار طولانی است و از طولانی ترین فاصله ها می توان پل زد." –



6) "عشق یعنی وقتی دور هستید دلتنگ شوید اما از درون احساس گرما کنید چون در قلبتان به هم نزدیکید." –


7) "اگر هر بار که لبخند بر لبانم می نشانی، می توانستم به آسمان بروم و ستاره ای بچینم، آسمان شب دیگر مثل کف دست بود." –


8) "بهترین و زیباترین چیزها در دنیا قابل دیدن و لمس کردن نیستند—باید آنها را با قلبتان احساس کنید."


9) "این عشق نیست که دنیا را می چرخاند، عشق چیزی است که چرخش آنرا ارزشمند می کند." –


10) "اگر معنای عشق را می فهمم، همه به خاطر توست

Mauris eu wisi. Ut ante dui, aliquet nec, congue non, accumsan sit amet, lectus.

-->· 

رفتی و خاطره های تو نشسته تو خیالم
بی تو من اسیر دست آرزوهای محالم
یاد من نبودی اما ، من به یاد تو شکستم
غیر تو که دوری از من ، دل به هیچ کسی نبستم
یاد من باش تا بتونم ، همیشه برات بخونم
بی تو و عطر تن تو ، یه چراغ نیمه جونم

Mauris eu wisi. Ut ante dui, aliquet nec, congue non, accumsan sit amet, lectus.

-->

وقتی عشقت تنهات گذاشت …

نگران خودت نباش که بدون اون چی کار کنی ، شرمنده ی دلت باش که بهت اعتماد کرد !

Mauris eu wisi. Ut ante dui, aliquet nec, congue non, accumsan sit amet, lectus.

-->

عشق مثل یه قهوه تلخ میمونه كه نمیذاره شب خوابت ببره و وقتی هم تموم میشه هنوز تلخیش رو حس میكنی...وای بر ما كه این تلخی هیچ وقت درس عبرتی برامون نمیشه!

باد

Mauris eu wisi. Ut ante dui, aliquet nec, congue non, accumsan sit amet, lectus.

-->

هر وقت خواستی در کار کسی شیطنت کنی، اول خودت را به جای او بگذار!